خداوند به کرم ابریشم خودش را بخشید
امام مهدی (عج)
او نگران ما بود و خدا را از خود خدا برای ماگدایی میکرد
یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 19:6 ::  نويسنده : نیلوفر

به نام خداوند جان و خرد

شبی به بیراه افتادم راه را گم کرده بودم هراسان به این ور اونور میرفتم ولی راه پیدا نبود تو اون جنگل انگار داشتم فقط دورخودم میچرخیدم هراس مرگ هر لحظه آرامشم را میدزدید خسته به گوشه ای نشستم و به درختی تکیه دادم دنبال راه نجات بودم از صدای دعا کردنم کرم شب تابی اومد نوری بود در دل تاریکی بهش گفتم راه رو نشونم میدی من گم شده ام

گفت:من نورم رو ارزان بدست نیاورده ام

-خب من چیکار باید بکنم مگه بهای نوری که داری چیه تو چی دادی مگه نور تو غریزه ای نیست؟؟؟؟؟

-نه من یه کرم عادی بودم

-خب چه جوری کرم شب تاب شدی لطفا به من بگو

-راستش روزی خدا اینجا بود وهر کسی اینجا بود هر چی از خدا میخواست اون میبخشید یکی پول خواست یکی معشوقه یکی آرامش و یکی......

ولی من عاشق خودش شدم و گفتم من از خودت فقط تکه ای از وجودت رو میخوام اون موقع خدا خندیدو گفت آفرین تو راز عش رو فهمیدی و به من تکه ای از نور خودش رو داد و از اون موقع شدم کرم شب تاب!

-چه جالب پس تو دیگه راه رو نشونم نمیدی چون این نور تو خیلی گران بهاست

-شما آدما خیلی فراموش کارید !

-چی رو ما فراموش کردیم؟ چی داری میگی؟

-آه نگو که نمیدونی تومیدونی ولی فراموش کردی

خدا وقتی شما رو آفرید از بس که شما رو دوست داشت از روح خودش در شما دمید یعنی تکه ای از وجود خودش رو به شما داد ولی شما چرا از یاد بردید شما نمیدونید درونتون چه نوری دارید اون موقع گدایی نور منو میکنید برای رهایی خنده داره!

خیلی جا خوردم من به یاد آوردم که آفرینش چی بود و من کی هستم به آسمون پر ستاره نگاه کردم خیلی خجالت کشیدم ولی خدا بهم گفت : عیب نداره من درک میکنم که آدما فراموش کنند ولی نگران نباش من همیشه به اون ها یادآوری میکنم هر کی خواست به یاد میاره نخواست نمیاره آدما حق انتخاب دارن حالا اگه میخوای از این بیراه به راه بیفتی فقط به یاد بیار که تو کی هستی تو همونی هستی که با عشق تو رو آفریدم و کنارت بودم و هستم و خواهم بودم ماهمیشه با هم هستیم چون رهایی بین ما معنایی نداره من دوستت دارم و میدونم تو هم منو دوست داری چون به احوال همه شما آگاهم عزیزم

لبخندی زدم و بلند شدم من داشتم کم کم به یاد میاوردم که کی هستم نور قلبم رو انداختم به جاده و راه رو پیدا کردم در حالی که خدا کنارم بود.

داستان استعاره ای از دنیای ما بود و من استعاره از خیلی ها که سردر گم هستیم من دارم به یاد میاورم تا پیدا کنم وپیدا شم تا باشم در کنار معبودم

دوستتان دارم بسیار وبسیار

 



نظرات شما عزیزان:

بی وفا
ساعت20:13---1 ارديبهشت 1391
سلام
ممنون که به من سر زدی. خوشحال به من سر می زده باشید
شما لینک شدید.
منو با نام یا صاحب الزمان لینک کنید.
تشکر


بهزاد رحیمی صالح
ساعت19:35---20 فروردين 1391
سلام.....خسته نباشید وبلاگ زیبایی دارید و من شما را لینک کردم ولی وبلاگ من خودکار لینک نشد و اگر وقت کردید به ما سر بزنید......یا علی مدد

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

سلام دل یارم میخواهد تا همه به هم بگویند دوستت دارم محبت ها کم رنگ شده آی آدما ها به خو دبیایید ما یک واحدیم مال یک خداییم بیایید به هم بگویییم دوستت داریم
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام مهدی (عج) و آدرس asrekhorshid.Loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان